چند نوع دانش میتواند در مدیریت دانش تاثیرگذار باشند؟

فرآیندهای قوی مدیریت دانش، اقدامات مدیریت دانش از جمله کشف، جذب، سازماندهی، ارزیابی، اشتراک گذاری را در فرآیندهای تجاری موجود ادغام می کند تا کاربر نهایی داخلی یا خارجی بتواند به راحتی به آن دانش دسترسی پیدا کنند، اعمال کند و یا در صورت نیاز به روز کنند.

چگونه فرآیند مدیریت دانش را توسعه می دهید؟

توسعه سیستم‌ها و فرآیندهای مدیریت دانش در کسب‌وکار شما مستلزم ارزیابی اولیه فرآیندهای کسب‌وکار موجود شماست، بنابراین اعضای تیم مدیریت دانش می‌توانند مراحل KM را در جایی که منطقی‌تر هستند ادغام کنند. جفت کردن مراحل یا اقدامات صحیح مدیریت دانش با فرآیندهای تجاری مناسب به افراد سازمان شما امکان می دهد به دانشی که برای تصمیم گیری های مهم، افزایش کارایی، برقراری ارتباط با تیم یا مشتریان خود، آموزش موثر کارکنان، اضافه کردن تخصص خود و غیره نیاز دارند، دسترسی داشته باشند.‌

در این قسمت نگاهی به متداول ترین مراحل و فرآیندهایی که یک کسب وکار ممکن است در رابطه با مدیریت دانش موثر داشته باشد میندازیم :

مراحل معمول در فرآیندهای مدیریت دانش

کشف: فرآیند مدیریت دانش با کشف آغاز می شود. کشف دانش، فرآیند استخراج اطلاعات از داده ها است که می تواند برای استراتژی، عملیات، ارتباطات و توسعه روابط سازمان شما مفید باشد. استفاده از داده‌کاوی برای شناسایی الگوها، روندها یا همبستگی‌ها در مجموعه‌های بزرگ داده‌های معاملاتی یا ارتباط با مشتری، نمونه‌ای از کشف است.

جذب: جذب دانش، کسب دانشی است که سازمان شما از قبل در اختیار دارد – در درون کارکنان، تیم‌ها، اسناد یا فرآیندها – و همچنین دانش خارجی، بنابراین می‌توان آن را مستند کرد، ارتباط داد و به نفع کسب‌وکارتان به اشتراک گذاشت. انجام ممیزی اسناد موجود و تشویق به ایجاد محتوا در حوزه‌های دانشی که در آن شکاف دارید، کلید کسب دانش است.

سازمان: سازماندهی دانش به معنای توصیف، طبقه بندی و نمایه سازی اطلاعات است تا بتوان آنها را به راحتی بازیابی و پیمایش کرد و مورد استفاده مجدد قرار داد و بین کارمندان، تیم ها و سایر کاربران حیاتی به اشتراک گذاشت. سیستم مدیریت دانش مناسب می‌تواند به شما در مرتب‌سازی و تقسیم‌بندی دانش کمک کند تا افرادی که بیشتر به آن نیاز دارند به راحتی به اطلاعات دسترسی داشته باشند.

ارزیابی: برای اینکه دانش بتواند تصمیمات تجاری سودمند را هدایت کند، همکاری و نوآوری را ایجاد کند و فرآیندهای داخلی و خارجی را بهبود بخشد، باید اطمینان حاصل کنید که دانش مورد تایید است. این بدان معنی است که فرآیندهایی را یکپارچه کنید که این اطمینان را حاصل نمایند که هر اطلاعاتی که سازمان شما قصد استفاده از آن را دارد دقیق، کامل، سازگار و به روز است. ویژگی های اعتبار سنجی خودکار در سیستم مدیریت دانش شما و همچنین بررسی های منظم توسط کارشناسان داخلی شما بسیار مهم است.

اشتراک گذاری: اشتراک دانش هم شامل در دسترس قرار دادن دانش برای کسانی است که فعالانه آن را در سازمان شما جستجو می کنند و هم مستقیماً دانش مناسب را به کاربر منتقل می کند که می تواند آن را به نفع کسب و کار شما به کار گیرد. رهبران تیم باید به طور منظم، اشتراک گذاری دانش را تشویق و مشوق آن باشند.

استفاده مجدد/کاربرد: استفاده مجدد یا کاربرد دانش زمانی است که یک فرد یا تیم می تواند دانش کسب شده (و سازماندهی/ارزیابی شده) را دریافت کند و از آن دانش برای افزایش کارایی، بهبود عملیات تجاری، تکمیل یک کار استراتژیک، ارتباط موثرتر با همکاران یا مشتریان و غیره استفاده کند. برای مثال، یک درس مستند از تعامل پیچیده یک کارمند با مشتری، ممکن است فرآیند را برای یک همکار در موقعیت مشابه ساده کند.

ایجاد: خلق دانش زمانی است که افراد یا تیم‌های درون سازمان شما آنچه را که آموخته‌اند – از طریق تمرین، تعاملات داخلی و خارجی، تحقیقات مستقل و سایر تجربیات- به دانش جمعی سازمان اضافه می‌کنند. سپس آن دانش فردی می تواند به اشتراک گذاشته شود ویا مورد استفاده مجدد قرار گیرد و همچنین در آینده گسترش یابد.

7 مدل اصلی دانش وجود دارد که با هم کار می کنند تا نحوه تبادل اطلاعات و یادگیری مفاهیم جدید را شکل دهند. در این مقاله درک بهتری از انواع دانش بدست میاوریم. هنگام ایجاد یک استراتژی مدیریت دانش، باید انواع مختلف دانش را در نظر گرفت تا نتیجه نهایی (ایجاد پایگاه دانش) به دست آید که تا حد امکان در کوتاه مدت و بلند مدت مفید باشد.

انواع مختلف دانش کدامند؟

1. دانش صریح (Explicit Knowledge)

دانش صریح، دانشی است که موضوعاتی را پوشش می دهد که به راحتی می توان آنها را به طور سیستماتیک (به صورت نوشتاری) مستند کرد و با معیار و مقیاس به اشتراک گذاشت یعنی آنچه ما به عنوان اطلاعات ساختاریافته در نظر می گیریم. وقتی دانش صریح به خوبی مدیریت شود، می تواند به شرکت کمک کند تا تصمیمات بهتری گرفته شود، در زمان صرفه جویی شود و عملکرد را افزایش دهد.

این نوع دانش صریح همه چیزهایی هستند که به طور سنتی در یک پایگاه دانش یا به عنوان بخشی از یک استراتژی مدیریت دانش جمع‌آوری می‌شوند. این اسناد رسمی است که می تواند برای انجام یک کار، تصمیم گیری یا اطلاع رسانی به مخاطب استفاده شود.

نمونه های دانش صریح :

شرکت ها می توانند دانش صریح را با حفظ اطلاعات مستند در پایگاه دانش شرکت به اشتراک بگذارند. نمونه‌هایی از دانش صریح شامل مواردی مانند پرسش‌های متداول، دستورالعمل‌ها، داده‌های خام و گزارش‌های مرتبط، نمودارها و مستندات استراتژی های شرکت است.

2. دانش تلویحی (Implicit Knowledge)

دانش تلویحی اساساً مهارت ها یا دانشِ آموخته شده است یا با گرفتن دانش صریح و به کار بردن آن در یک موقعیت خاص به دست می آید. اگر دانش صریح کتابی در مورد مکانیک پرواز و نمودار چیدمان کابین هواپیما باشد، دانش تلویحی آن چیزی است که وقتی آن اطلاعات را برای پرواز با هواپیما به کار می برید، اتفاق می افتد.

دانش تلویحی یا غیرواضح زمانی به دست می آید که بهترین روش انجام کاری را بیاموزید. سپس می توانید از آن تجربه استفاده کرده و آن را با سایر اطلاعات آموخته شده ترکیب کنید تا یک مشکل کاملاً جدید را حل کنید.

این نوع دانش به روال از پایگاه‌های دانش رسمی حذف شده است، زیرا مستندسازی و ضبط آن به روشی مقیاس‌پذیر می‌تواند دشوار باشد. برای افزودن آن به پایگاه دانش، به این صورت فکر کنید: “چه چیز جدیدی یاد گرفتم، آیا برای دیگران مفید است و چگونه می توانم آن را توضیح دهم؟” در اینجا نمونه ای از دانش تلویحی مستند آمده است:

نمونه های دانش تلویحی

در حالی که مستند کردن دانش تلویحی می‌تواند دشوارتر باشد، برخی از نمونه‌های دانش تلویحی می‌تواند شامل توانایی فرد برای اولویت‌بندی وظایف یا دستکاری و تنظیم پروژه‌ها برای رسیدن به مهلت‌های زمانی معینشان باشد.

3. دانش ضمنی (Tacit Knowledge)

دانش ضمنی اطلاعات نامشهودی است که توضیح آن به روشی ساده دشوار است، مانند چیزهایی که اغلب بدون اینکه لزوما گفته شوند «درک» می شوند و معمولا شخصی یا فرهنگی هستند. این نوع دانش غیر رسمی است، با تجربه در طول زمان آموخته می شود و معمولاً در یک موقعیت خاص کاربرد دارد.

وقتی بتوان آن را بدست آورد، باید به یک پایگاه دانش اضافه شود. انجام این کار، به اشتراک گذاری تخصص به دست آمده در طول زمان با افرادی که ممکن است به آن نیاز داشته باشند را آسان می کند.

نمونه های دانش ضمنی

انتقال دانش ضمنی ممکن است دشوار باشد و معمولاً نمی توان آن را ذخیره کرد. نمونه ای از دانش ضمنی می تواند توانایی فروشنده در دانستن زمان مناسب برای ارائه حرف خود در طول جلسه باشد. ترکیبی از تجربه، خواندن نشانه های اجتماعی و سایر عوامل شخصی باید در کنار هم قرار گیرند تا آن دانش منحصر به فرد را شکل دهند.

از آنجایی که این دانش با تجربه در طول زمان آموخته می‌شود، شرکت‌ها می‌توانند با به اشتراک گذاشتن تکنیک‌ها و نکاتی در مورد مدیریت موقعیت‌های خاص، به کارکنان کمک کنند تا دانش ضمنی خود را تقویت کنند. یک مثال از این می‌تواند فهرستی از عبارات برای سرنخ‌های فروش باشد که باید هنگام رسیدگی به شکایات مشتریان به آن توجه کنید. سرنخ فروش می‌تواند درک بهتری ایجاد کند که در مواجه با نتایج گفتگو چگونه عمل کرد.

4. دانش اعلامی یا اظهاری

دانش اعلامی که می‌توان آن را دانش گزاره‌ای نیز دانست، به اطلاعات و حقایق ثابتی اشاره دارد که مختص یک موضوع معین است که به راحتی قابل دسترسی و بازیابی است. این نوعی دانش است که در آن فرد آگاهانه از درک خود از موضوع مطلع است.

این نوع دانش معمولاً در اسناد یا پایگاه‌های اطلاعاتی ذخیره می‌شود و بیشتر روی «چه کسی»، «چه»، «کجا» و «چه زمانی» در اطلاعات و کمتر بر روی «چگونه» یا «چرا» تمرکز دارد. وقتی مستند باشد، پایه ای برای درک موضوع ایجاد می کند و می تواند به شرکت ها کمک کند تا نحوه به اشتراک گذاری دانش رویه ای و صریح را بهبود بخشند.

نمونه های دانش اعلامی

برخی از نمونه‌های دانش اعلامی شامل توانایی فرد برای دانستن اهداف شرکت برای هر سال است. فرد همچنین می تواند با خواندن خبرنامه شرکت که در آن اهداف و معیارها در بین تیم ها به اشتراک گذاشته می شود، درک کند که عملکرد چگونه اندازه گیری می شود.

5. دانش رویه ای

دانش رویه‌ای بر «چگونگی» عملکرد موضوعات متمرکز است و از طریق توانایی فرد برای انجام کاری نشان داده می‌شود. در جایی که دانش اعلامی بیشتر بر “چه کسی، چه چیزی، کجا یا چه زمانی” تمرکز می کند، دانش رویه ای کمتر بیان می شود و از طریق عمل نشان داده می شود یا از طریق دستورالعمل ها مستند می شود.

نمونه های دانش رویه ای

برگرفته از ریشه “رویه” یعنی یک نمونه از دانش رویه ای می تواند شامل یک رویه عملیاتی استاندارد در مورد نحوه انجام وظایف خاص باشد.

6. دانش پسینی

دانش پسینی نوعی دانش ذهنی است که از تجربه فردی به دست می آید. در حالی که این نوع دانش نمی‌تواند بر اساس دانش یک شرکت مستند شود، اما همچنان نقش مهمی در موفقیت تیم‌ها دارد. این نوع دانش به افراد این توانایی را می دهد که نقاط قوت و ضعف خود را که از تجربیات آنها ناشی می شود، بشناسند و می تواند به شرکت ها کمک کند تا مجموعه مهارت های تیم خود را متنوع کنند.

نمونه های دانش پسینی

با توجه به اینکه دانش پسینی از تجربیات فردی به دست می‌آید، برخی از نمونه‌های دانش پسینی می‌تواند شامل توانایی فرد برای رهبری تیم‌ها بر اساس نقش‌های قبلی‌شان در مدیریت، یا توانایی کاهش تنش یا گسترش موقعیت‌های پرتنش باشد.

7. دانش پیشینی

دانش پیشینی برعکس دانش پسینی است و مستقل از تجربه یا شواهد به دست می آید. این نوع دانش اغلب از طریق استدلال منطقی یا توانایی فرد برای تفکر انتزاعی به اشتراک گذاشته می شود. اگرچه دانش پیشینی لزوماً مستند نیست، اما اغلب به شکل توانایی تیم برای درک و استدلال در مواجهه با موقعیت ها نشان داده می شود.

نمونه های دانش پیشینی

نمونه هایی از دانش پیشینی می تواند شامل توانایی فرد برای برتری در ریاضیات یا استدلال منطقی به دلیل توانایی طبیعی آنها در درک و تفسیر اطلاعات بدون نیاز به توضیح بیشتر باشد.

آیا سازمان شما به مدیریت دانش (knowledge management) نیاز دارد؟

برای اینکه بدانیم مدیریت دانش چیست و اصلا سازمان یا شرکت ما نیاز به مدیریت دانش دارد یا نه؟توصیه میکنیم مقاله زیر را تا انتها بخوانید.

امروزه دانش به عنوان یک منبع ارزشمند و استراتژیک و یک دارایی مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند امری سخت و بعضا غیرممکن است. بسیاری از سازمان ها مدیریت دانش را برای تصرف سرمایه های فکری کارکنانشان به کار میبرند. نکته اساسی مدیریت دانش این است که مقادیر متعدد دانش درباره مشتریان، فرایندها، محصولات و خدمات در همه سطوح یک سازمان موجود است و اگر این دانش بتواند یکجا تصرف شود و انتقال داده شود، به سازمان ها کمک خواهد نمود که موفق تر و موثر تر عمل کنند.

دانش مهم ترین دارایی سازمان ها محسوب می شود، لذا مدیریت دانش به منزله چالش کشف دانایی های فردی و تبدیل آن به یک موضوع اطلاعاتی به نحوی که بتوان آن را در پایگاه های اطلاعاتی ذخیره کرد، با دیگران مبادله نمود و در فرایند کارهای روزمره به کار گرفت، می باشد. مدیریت دانش (KM) فرآیند سازماندهی، ایجاد، استفاده و به اشتراک گذاری دانش جمعی در یک سازمان است. مدیریت دانش موفق شامل نگهداری اطلاعات در مکانی است که دسترسی به آن آسان باشد.

تنها چند ابتکار قادر به تغییر واقعی نحوه عملکرد یک سازمان هستند و مدیریت دانش یکی از آنهاست.

مدیریت دانش کوششی برای تبدیل دانش کارکنان (سرمایه انسانی) به دارایی مشترک سازمانی (سرمایه فکری ساختاری) است. ذخیره، رشد و به اشتراک گذاری آن دانش برای هر شرکتی حیاتی است.

مدیریت دانش کمک میکند تا اطلاعات و مهارت های مهم که به عنوان حافظه سازمانی محسوب می شود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمان ها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری های پویا به صورت کارا و موثر قادر می سازد.

دانش صریح یا Explicit knowledge (دانشی که به راحتی قابل نوشتن و اشتراک گذاری است)

دانش تلویحی Implicit knowledge  (دانش کاربردی)

دانش ضمنی  Tacit knowledge (دانش به دست آمده از تجربه شخصی)

درباره انواع مختلف مدیریت دانش بیشتر بخوانید.

  • فرآیند مدیریت دانش

در بالاترین سطح، فرآیند مدیریت دانش روشی است که در آن یک کسب‌وکار دانش را مدیریت می‌کند، از ایجاد آن گرفته تا متودولوژی سازمان دهی، تا اینکه چگونه به اطمینان از به اشتراک گذاشتن آن ادامه می‌دهد.

درباره مراحل فرایند مدیریت دانش بیشتر بخوانید.

ایجاد دانش

خلق دانش با کسب دانش آغاز می شود. این دانش ممکن است از منابع بسیاری، از جمله کارمندان درون یک سازمان یا افراد خارجی که برای دانش یا تخصص در یک موضوع خاص وارد شده اند، به دست آید. با کسب دانش، گام بعدی این است که بدانیم دانش برای چه چیزی استفاده خواهد شد، چگونه به کار گرفته خواهد شد و در کجا کاربرد دارد.

سازمان دهی دانش

سپس دانش باید در یک سیستم مدیریت دانش برای استفاده در آینده ساختار یابد. این دانش نه تنها باید سازماندهی شود، بلکه باید ویژگی های امنیتی را نیز در بر گیرد تا در صورت نیاز، پرسنل مجاز به دانش دسترسی داشته باشند. این فرآیند سازماندهی دانش بخش مهمی از مدیریت دانش است زیرا بدون آن، دانش از هم گسیخته می شود و ساختاری ندارد و یافتن آن را در آینده زمانی که دانش مورد نیاز است دشوار یا غیرممکن می کند.

به اشتراک گذاری دانش

 فرآیند سازماندهی دانش با اشتراک دانش تکمیل می شود. این اشتراک دانش شامل همه چیز از آموزش دانش گرفته تا تبادل دانش است، تا جایی که دانش را می توان از طریق بحث های دانشی با سایر کارکنان یک سازمان به دست آورد یا افزایش داد.

همه این جنبه ها با هم کار می کنند تا یک فرآیند مدیریت دانش را ایجاد کنند که همکاری و به اشتراک گذاری اطلاعات ارتقا پیدا کند.

  • مدیریت دانش چگونه به سازمان ها کمک می کند؟

زمانی که یک سازمان بتواند به راحتی به دانش کسب و کار دسترسی داشته باشد، به اشتراک بگذارد و به روز کند، می تواند بهره ورتر و مقرون به صرفه تر شود. توانایی دسترسی به دانش مناسب در زمان مناسب، از طریق یک سیستم مدیریت دانش قوی، تصمیم گیری دقیق را ایجاد میکند و همکاری و نوآوری را تحریک می کند.

  • مزایای مدیریت دانش

هرچه یک شرکت به طور مؤثرتر و کارآمدتر اطلاعات خود را با کارکنان خود به اشتراک بگذارد، عملکرد بهتری خواهد داشت. مزایای مدیریت دانش عبارتند از:

  • تصمیم گیری سریعتر
  • دسترسی کارآمد به دانش و اطلاعات
  • افزایش همکاری و ایده پردازی
  • ارتباطات پیشرفته در سراسر سازمان
  • بهبود کیفیت اطلاعات و داده ها
  • امنیت بیشتر برای مالکیت معنوی
  • آموزش بهینه شده
  • آیا مدیریت دانش عملکرد کاری را بهبود می بخشد؟

گزارش موسسه جهانی مک کینزی نشان می دهد که یک سیستم مدیریت دانش قوی می تواند زمان جستجوی اطلاعات را تا 35 درصد کاهش دهد و بهره وری در سطح سازمان را 20 تا 25 درصد افزایش دهد. یافته‌های جمع‌آوری‌شده از International Data Corp(IDP) نیز ارزش یک سیستم مدیریت دانش را تأیید می‌کند، و نشان می‌دهد که سالیانه 500 شرکت‌ 31.5 میلیارد دلار به خاطر ناتوانی در به اشتراک گذاشتن دانش ضرر می‌کنند. همانطور که شرکت شما رشد می کند، نیاز به دسترسی به یک پایگاه داده قابل اعتماد دانش نیز افزایش می یابد تا بتوانید به طور موثر تجارت خود را اداره کنید، به مشتریان خود خدمت کنید و درآمد را افزایش دهید. بدون وجود یک سیستم مدیریت دانش، کارکنان شما مجبور به یادگیری مجدد فرآیندها و اطلاعات خواهند شد. این یک عمل ناکارآمد و پرهزینه است. بعلاوه، اگر یک رهبر دانش یا کارمند قدیمی شرکت شما را ترک کند، ممکن است در معرض خطر از دست دادن این فرآیندها یا اطلاعات باشید.

  • مدیر دانش چه می کند؟

یک مدیر دانش مسئول اطمینان از دسترسی آسان کارکنان به اطلاعات ضروری است که برای بهره وری نیاز دارند. آنها اطمینان حاصل می کنند که حافظه سازمانی در شرکت باقی می ماند و زمان بیشتری را برای ارزش گذاری برای افرادی که مسئولیت های جدید را بر عهده می گیرند ارائه می دهند. مدیریت دانش سودآوری را بهبود می بخشد و مدیر دانش، فرآیندها و رویه هایی را برای نحوه ذخیره و به اشتراک گذاری دانش در سراسر سازمان ایجاد می کند.

مدیران دانش نقش های مهمی در شرکت های مبتنی بر داده و دانش دارند. آنها در راس ارائه اطلاعات مورد نیاز برای هر یک از کارکنان برای عملکرد خوب و افزایش کارایی کلی هستند. برای مدیران دانش معمول است که فرهنگ ذخیره و به اشتراک گذاری دانش را در سراسر سازمان خود تنظیم کنند و مطمئن شوند که دانش مناسب بدون خطر اضافه گویی اطلاعات به افراد مناسب می رسد.

  • چرا مدیریت دانش مهم است؟

اگر مدیریت دانش به خوبی انجام شود، دانش شرکت را ساده می کند و آن را برای همه افراد سازمان قابل دسترس و عملی می کند. با یک سیستم مدیریت دانش خوب، کل شرکت می تواند با اطلاعات از دست رفته یا مخفی شده خداحافظی کند. شرکتی که فرهنگ اشتراک دانش را پرورش می دهد، شرکتی است که تیمی سازگار، همسو، متعهد، انعطاف پذیر و با عملکرد بالا ایجاد می کند.

1. کارایی و بهره وری را افزایش می دهد

به تمام ساعت‌هایی که در جستجوی چندین سیستم برای یافتن اطلاعات مورد نیاز خود تلف می‌کنید فکر کنید. در چت، سند یا ایمیل بود؟ وقتی آن اطلاعات را پیدا کردید، وقتی دانش شرکت در تمام این سیستم ها پراکنده است، چگونه می دانید درست است؟ و واقعاً چه زمانی میتوانید کارهای کلیدی را انجام دهند؟

هدف یک سیستم مدیریت دانش ایجاد یک منبع منفرد و قابل اعتماد از حقیقت است که در آن هرکسی بتواند اطلاعات مورد نیاز خود را بدون انجام جستجوهای متعدد در چندین منبع یا ایجاد وقفه در کار پرسنل باتجربه با سؤالات تکراری، بیابد. یک ابزار عالی مدیریت دانش تفاوت شب و روز را در بهره وری عملیاتی ایجاد می کند، باعث صرفه جویی در وقت تیم های خدمات و فناوری اطلاعات و ایجاد درآمد بیشتر برای سازمان می شود.

2. تصمیم گیری آگاهانه را امکان پذیر می کند

هرگز نباید در سیلوهای اطلاعاتی تصمیم گیری کرد. شرکتی که از شفافیت دانش در کل سازمان برخوردار باشد، تضمین می کند که همه با اطلاعات یکسان و در جهت اهداف یکسان کار می کنند. همه کارکنان را متحد می کند و مطمئن می شود که آنها تمام اطلاعات مورد نیاز خود را برای گرفتن بهترین تصمیمات ممکن در اختیار دارند.

سیلوهای اطلاعاتی: وقتی انتشار اطلاعات بین کارکنان با مانع رو به رو شود، این نوع سیلو به وجود می‌آید.

3. اطلاعات تکراری یا قدیمی را کاهش می دهد

بعد از اینکه وقت خود را صرف جستجوی اطلاعات کردید و در نهایت آن را پیدا کردید، چگونه می توانید متوجه شوید که این اطلاعات معتبرترین و جدیدترین اطلاعات است؟ هنگامی که اطلاعات شرکت در چندین سیستم وجود دارد، شما در معرض خطر تصمیم گیری یا ارجاع اطلاعاتی هستید که دقیق نیستند. مدیریت دانش منبعی واحد از اطلاعات قابل اعتماد ایجاد میکند تا بتوانید سریعتر سازگار شوید و بدون خطر استفاده از اطلاعات قدیمی، انعطاف پذیر باشید.

4. از سیلوهای شرکت جلوگیری می کند

مدیریت دانش خوب خطر سیلوهای اطلاعاتی را از بین می برد و فرهنگ شفافیت و ارتباطات را تشویق می کند. سیلو اطلاعات زمانی است که اطلاعات فقط برای یک فرد یا تیم شناخته شده است و به طور بالقوه از دانستن اطلاعات مورد نیاز سایر بخش ها برای همکاری موثر جلوگیری می کند. مدیریت دانش به طور مؤثر تضمین می کند که همه به دانش مورد نیاز برای کار در راستای اهداف شرکت و بهره وری دسترسی دارند.

سیلوهای سازمانی می‌توانند در هر شرکت یا سازمان وجود داشته باشند. سیلو می‌تواند از شرکت‌های مطرح بین المللی گرفته تا کسب و کارهای نوپای ده عضوی وجود داشته باشد؛ ربطی به اندازه شرکت ندارد. سیلوهای سازمانی در دنیای سریع امروز یک مانع ناخوشایند در راه موفقیت سازمان است. سازمان­‌هایی که دارای این سیلوها هستند یا زمینه­ٔ آن را دارند، مشکلات زیادی در مورد گردش اطلاعات و منابع دارند.

  • چه نوع اطلاعاتی در مدیریت دانش جمع آوری می شود؟

اطلاعات جمع آوری شده به عنوان بخشی از مدیریت دانش می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • چرا مدیریت دانش با شکست مواجه می شود؟

توماس اچ. داونپورت، کارشناس تحلیل تجاری، در مقاله ای در سال 2015 برای وال استریت ژورنال توضیح داد که دلایل زیادی وجود دارد که چرا KM از نظر تاریخی شکست خورده است، اما دلایل اصلی سه چیز است:

  1. نگه داشتن دانش : برخی از کارمندان ممکن است بخواهند دانش خود را برای حفظ موقعیت یا سطح اهمیت خاصی در یک شرکت ذخیره کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است زمان، علاقه یا مکانی برای اشتراک گذاری آن نداشته باشند. در همه این موارد، اطلاعات مستند نمی شود، به این معنی که نمی توان آن را به طور گسترده منتشر کرد.
  2. جستجوی زمان بر: هنگامی که شرکت ها فاقد یک منبع واحد از حقیقت باشند، اطلاعات می تواند در بسیاری از برنامه های مختلف پخش شود. اگر کارمندی نداند به کجا نگاه کند یا مجبور باشد در مکان‌های زیادی برای پاسخ جستجو کند، ممکن است به سادگی از جستجو دست بکشد و شروع به تکیه بر همکاران برای دریافت سریع پاسخ‌های آنها کند.
  3. اطلاعات منسوخ شده : اگر فرآیندهای مدیریت دانش در درجه اول برای ذخیره اسناد به جای کاربرد دانش استفاده شوند، اطلاعات قدیمی افزایش می یابد و جستجوی پاسخ مناسب را بسیار دشوار می کند. در این مورد، مجدداً، کارمندان به سادگی از اتکا به پایگاه دانش خودداری می کنند.